خمپاره آن سوتر منفجر شد، خودم را پرت کردم زمین، تکهای گوشت لخت افتاد روی دستم، خونی بود و دستم را داغ کرد...
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
خمپاره آن سوتر منفجر شد، خودم را پرت کردم زمین، تکهای گوشت لخت افتاد روی دستم، خونی بود و دستم را داغ کرد...
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
انتقال خون باعث نجات زندگي مي شود، اما ميليون ها بيمار نيازمند خون در هنگام نياز، به خون سالم و مطمئن دسترسي پيدا نمي كنند. تمام كشورها بايد مطمئن شوند خون كافي تامين شده و ذخيره خون نيز به مقدار مورد نياز وجود دارد. همچنين خون هاي تهيه شده از...
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
همه ما، همواره در فکر کمک به هم نوع به سر برده و می بریم و در تلاشیم تا به هر شکل ممکن با برطرف کردن نیاز دیگران (هرچه که هست) شادی را به چهره خسته و نیازمندشان بازگردانیم. اهدای خون یکی از این ...
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
حق ندارد بهانه بگیرد، دختری که عروسک ندارد
«نه ندارم!» پدر راست میگفت. او به حرف پدر شک ندارد
دخترم خستهام چند بخش است، باز هم کفر بابا درآمد
او نمیفهمد این حرف ها را، او که یک قلب کوچک ندارد
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
کودکان و نوجوانانی که از سن ۸ سالگی و گاهی از سن ۵ سالگی مجبور به کارهای طاقتفرسا هستند، بردههای دنیای مدرن به شمار میروند.
میلیونها کودک در دنیا تحت ظلم و بدرفتاری، گرسنگی...
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
قد میکشد در کوچه یک سایه کنارت
خط میخورد سرمشقهای گریه دارت
بابا که رفته تو شدی مرد … مهم نیست
که چند تا تقویم افتاده کنارت
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
تعداد صفحات : 5