loading...
سـیــمــای نـیــکـوکــاران
سعید اکبری بازدید : 14 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

قد می‌کشد در کوچه یک سایه کنارت

خط می‌خورد سرمشقهای گریه دارت

بابا که رفته تو شدی مرد … مهم نیست
که چند تا تقویم افتاده کنارت

مادر فقط آرام می‌شوید همیشه
تنهاییت را از لباس خیس کارت

تو مرد … حتی لحظه ای که پشت هر شب
در گریه می‌لرزد دو پلک بی قرارت

تو مرد … باید از معلم نمره کم کرد
وقتی که می‌گیرد تو را حین فرارت

وقتی نمی‌فهمد تو را از خستگیهات
و روزها و غصه ‌های بی‌شمارت

از دفترت برداشتی «نان» را اگرچه
با ترکه‌ها ترکیده در دستت انارت


الهام میزبان

 

منبع: mehrbaran.ir

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
اگر "گذشت" کسی را کوچک می کرد خدا اینقدر بزرگ نبود... اگر " بخشش" کسی را فقیر می کرد ، خدا این قدر غنی نبود…
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 40
  • بازدید سال : 66
  • بازدید کلی : 1,038
  • کدهای اختصاصی
    حدیث موضوعی . ذکر روزهای هفته .

    .

    . ساعت فلش مذهبی